شبنم

ساخت وبلاگ
به گزارش روابط عمومی، دکتر کورش صفوی، استاد بازنشسته گروه زبان شناسی دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی دانشگاه علامه‌طباطبائی در ۶۷ سالگی، دار فانی را وداع گفت.دکتر صفوی، زاده‌ی ۶ تیر ۱۳۳۵ در تهران بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در آلمان و اتریش به پایان برد و در سال ۱۳۵۰ به تهران بازگشت. به دلیل نپذیرفتن دیپلم اتریش از سوی ایران، در همان سال دوباره به دبیرستان رفت و دیپلم ریاضی گرفت؛ سپس به رشته‌ی زبان و ادبیات آلمانی دانشگاه تهران رفت و سال بعد به مدرسه‌ی عالی ترجمه انتقالی گرفت و در سال ۱۳۵۴ موفق به اخذ لیسانس از این دانشگاه شد.در همان سال برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و پس از یک فصل تحصیل در رشته‌ی زبان‌شناسی در دانشگاه دولتی اوهایو و دو نیم‌سال تحصیل در ام.آی. تی، به دلیل بیماری پدر به ایران بازگشت. در سال ۱۳۵۶ وارد دوره‌ی کارشناسی ارشد زبان‌شناسی دانشگاه تهران شد و موفق شد در سال ۱۳۵۸ و پیش از انقلاب فرهنگی ارشد خود را بگیرد. او در همان سال ۱۳۵۶، ابتدا به صورت حق‌التدریسی، سپس به صورت قراردادی و پیمانی به استخدام دانشکده‌ی علوم و ارتباطات درآمد. نزدیک به ۱۰ سال پس از اخذ کارشناسی ارشد خود و هنگامی که دوره دکتری زبان‌شناسی دانشگاه تهران دوباره بازگشایی شد، وارد این دوره شد و در سال ۱۳۷۲ دکتری زبان‌شناسی خود را از این دانشگاه گرفت.از آثار او می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: «درآمدی بر زبان‌شناسی»، «واژه‌نامه‌ی زبان‌شناسی»، «نگاهی به پیشینه‌ی زبان فارسی»، «هفت‌گفتار درباره‌ی ترجمه»، «از زبان‌شناسی به ادبیات»، «گفتارهایی در زبان‌شناسی»، «درآمدی بر معنی‌شناسی»، «منطق در زبان‌شناسی»، «از زبان‌شناسی به ادبیات، «معنی‌شناسی کاربردی»، «فرهنگ توصیفی معنی‌شناسی»، «نگاهی شبنم...
ما را در سایت شبنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fazlollahnekoolalazad بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 25 مرداد 1402 ساعت: 17:35

قاآنی؛ استعدادی که‌ صرف تملق‌گویی‌های شاهان قاجار شد و در راه چاپلوسی به‌هدر رفت، افسوس از آن طبع خدادادی!دل دیوانهدل دیوانه که خود را به‌سر زلف تو بسته‌استکس بر او دست نیابد که سر زلف تو بسته‌استچه‌کند، طالب چشمت که ز جان دست نشوید؟بوی خون آید از آن مست‌ که شمشیر به‌دست استبه‌امیدی که شبی سرزده مهمان من آییچشم در راه و سخن بر لب و جان بر کف دست استمن و وصل تو خیالی است که صورت نپذیردکه ترا پایه بلند است و مرا طالع پست استگفتم از دست تو روزی بنهم سر به بیاباندست در زلف زد و گفت‌؛ کی‌ات پای ببسته‌استحاش‌لله که رهایی دلم از زلف تو بیندکه دلم ماهی بسمل بود و زلف تو شست استگرد آن دانه‌ی خال تو سیه‌موی تو دام استدل شناسد که تنی هرگز از این دام نجسته‌استدل قاآنی ازین‌سان که به زلف تو گریزدچون برآشفته یکی رومی هندوی پرست استشاعر: قاآنی نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | شبنم...
ما را در سایت شبنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fazlollahnekoolalazad بازدید : 53 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 18:37

سربه‌عدمسربه‌عدم درنه و یاران طلببوی وفا خواهی از ایشان طلببر سر عالم شو و هم جنس جویدر تک دریا رو و مرجان طلبمرکز خاکی نبود جای تومرتبه‌ی گنبد گردان طلبمائده‌ی جان چو نهی در میانجان به میانجی نه و مهمان طلبروی زمین خیل شیاطین گرفتشمع برافروز و سلیمان طلبای دل خاقانی مجروح‌خیزاهل به دست‌آور و درمان طلبزهر سفر نوش کن اول چو خضرپس برو و چشمه‌ی حیوان طلبخطه‌ی شروان نشود خیروانخیر برون از خط شروان طلبسنگ به قرابه‌ی خویشان فکنخویش و قرابات دگرسان طلبیوسف دیدی که ز اخوة چه دیدپشت بر اخوة کن و اخوان طلبمشرب شروان ز نهنگان پر استآبخور آسان به خراسان طلبروی به دریا نه و چون بگذریدر طبرستان طربستان طلبمقصد آمال ز آمل شناسیوسف گم‌کرده به گرگان طلبشاعر؛ خاقانی نوشته شده توسط فضل الله نکولعل آزاد در سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | شبنم...
ما را در سایت شبنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fazlollahnekoolalazad بازدید : 52 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1402 ساعت: 18:37